تحریف آیتالله بهشتی برای تخریب آیتالله مصباح
چند روز پیش در فضای مجازی مطلبی را خواندم که هرچند وقت یکبار پیرامون شخصیتی پخش شده که از ابتدای انقلاب تاکنون مجاهدتهای بسیاری برای انقلاب و اسلام انجام داده و شاگردان بسیاری را در مکتب اسلام برای انقلاب تربیتکرده است و همین شده است خار چشم دشمنان اسلام که امروز جماعتی مغرض برای تخریب وجهه وی دست به دامن تحریفشده و این بار قرعه به نام شهید آیتالله بهشتی زده اند؛ ماجرای یک انتقاد ساده بین دو انقلابی را بهصورت اختلاف در اصول و شکاف عمیق بین این دو تن نشان میدهند.
این شد تا قلم بدست بگیرم و بنویسم از رفاقت این دو یار،آیت الله بهشتی و مصباح، که این روزها از همیشه مظلوم ترند.
اصل ماجرا به انتقادات گستردهای که حول محور سخنرانیهای دکتر شریعتی شکلگرفته بود مربوط میشود آنچه شریعتی با عنوان اسلامشناسی معرفی میکرد، بازشناسی خامی بود که ضررهایی را برای مشی درست دینی به همراه داشت که در میان جماعت اکثراً طلبه باعث ایجاد مباحثات علمی میشد امّا در این بین افرادی با جاروجنجال و برخورد متعصبانه کوشیدند تا اختلاف نظرهای اینگونه را به شکافی عمیق میان بزرگان تعبیر و از آن تصویر یک دعوای تمام عیار ارائه کنند و همین برخوردها در مدرسه حقانی بود که آیتالله بهشتی را به واکنش واداشت تا ضمن تأکید بر همان بحث علمی، برخورد برخی طلاب مدرسه را به نقد بکشد. شهید بهشتی ضمن طرح این سؤال که چرا باید مسئلهای که لااقل میان من و جناب آقای مصباح بهصورت دو برداشت قابل طرح است، به این شکل درآید؟ از کسانی که در دو سویه میدان حاضر نبودند، حقیقت را بپذیرند و نیز کسانی که میکوشیدند تا از کاه، کوه بسازند، انتقاد کرد و آنان را یک مشت لجوج، پرخاشگر بیجا، متعصب و ولنگار توصیف کرد.
امّا این جماعت لجوج در زمان حال بخشهایی از سخنان این شهید بزرگوار را تقطیع کرده و چنان وانمود کردهاند که خطاب به آیتالله مصباح است و این چنین اکاذیب را در فضای مجازی و رسانه ای نشر دادند. توصیه میکنم به کتاب «شریعتی؛ جستجوگری در مسیر شدن» شهید بهشتی و همچنین به نامهای تاریخی شهید مطهری به حضرت امام (ره) مراجعه نمایید شهید بهشتی برای آنکه برخی مغرضانه یا ناخواسته در فهم سخنان او دچار اشتباه نشوند، تأکید کرد: «بحث من در اینجا، بحث جناب آقای مصباح نیست. بحث من در اینجا با شما طلاب است.»
بعد از شهادت شهید بهشتی آیتالله خامنهای در گفتوگویی با روزنامه جمهوری اسلامی در خصوص رابطه شهید بهشتی و آیتالله مصباح بیان کردند((ایشان (شهید بهشتی) خیلی از آقای مصباح خوشش میآمد و تصریح میکرد که من از این آقای مصباح و امثال او خوشم میآید. از آدمهای آرام و ملایم و تودار خوشش میآمد.))
یک سوال، شهید بهشتی که آقای مصباح را «چراغ دوستان انقلابی» میداند و او را دوست دارد، در زمینه بحث تئوریک پرخاش گر، متعصب و دگماندیش است؟
شهید بهشتی به کسانی که در مقابل انتقادات منطقی آیتالله مصباح موضع میگرفتند هم واکنش نشان میداد و میگفت: ((مگر همین شما دوستان نبودید که من در اولین یا دومین دیدار به شما انتقاد کردم و گفتم چرا در برابر انتقاد منطقی جناب آقای مصباح از کارهای دکتر شریعتی، حساسیت بیجا نشان میدهید؟ مگر یادتان رفته؟))
آیت الله بهشتی البته چون برخی دیگران، منتقد شریعتی بود. امّا او معتقد بود شریعتی سودهایی هم برای انقلاب و اسلام داشته است و نباید او را کاملاً نفی کرد. علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیتالله مصباح یزدی اما معتقد بودند آسیبی که شریعتی در آن برهه به اسلام میزد، قابل جبران نیست. عباراتی که شهید مطهری برای شریعتی در آن برهه تاریخی به کار میبرد، گاه بهتندی میگراید.درحالیکه آیتالله مصباح حاضر به مناظره با شریعتی میشود، علامه طباطبایی حتی شریعتی را به حضور هم نمیپذیرد.
امام (ره) هم موضعی منفی نسبت به شریعتی داشت. وقتی سید حمید روحانی از امام در خصوص علت عدم استفاده از واژه مرحوم برای دکتر شریعتی در یکی از نامههایشان سؤال کرد و خطاب به امام گفت: خوب بود اقلاً یک کلمه مرحومی شما مینوشتید، اینکه تأییدی نمیشود، امام فرمودند: «اگر او را مُسلِم میدانستم، مینوشتم!»
علی مطهری دریکی از خاطرات خود میگوید: «پدرم در منزل درباره مسائل اجتماعی و سیاسی و گروهها و افراد مخالف خود صحبت نمیکردند، مگر اینکه سؤال میکردیم. در این صورت هم بهطور مختصر جواب میدادند؛ مثلاً در باب مسئله دکتر شریعتی یک روز از ایشان در منزل سؤال کردم نظر امام درباره دکتر شریعتی چیست؟ فرمودند نظر امام ازنظر من تندتر است.»
بااینحال، وقتی قلمها بهجای انعکاس حقایق به سیاسیکاری آلوده میشود آن هم در فضای مجازی که در و پیکری ندارد و هر حق و ناحقی به سرعت پخش می شود عده ای هم برای زنده نگه داشتن بدن نیمه جان طیف خود در جامعه و زخم زدن به پیکره انقلاب و به بهانه تخریب آیتالله مصباح، سخنان شهید آیتالله بهشتی را تحریف می کنند، ضرورت تحول در علوم انسانی که مطالبه رهبر انقلاب است، فراموش می شود و دستاوردهای علمی و عملی و شاگردان استاد انکار میشود، آنگاه دیگر انتظار صداقت از آن جماعت مغرض نداشته باشید که فردا روز همه چیز را مطالبه می کنند و انقلاب و کشور و ملت را ارث پدریشان می دانند
مرور سخنان رهبر انقلاب در مورد آیت الله مصباح یزدی خالی از لطف نیست:«این هجوم تبلیغاتی را که به شخصیتهای برجسته، به انسانهای والا و بااخلاق برجسته میکنند، اینها همهاش نشاندهنده اهداف و نیات دشمن است. یک نفر مثل جناب آقای مصباح که حقیقتاً این شخصیت عزیز جزو شخصیتهایی است که همه دلسوزان اسلام و معارف اسلامی از اعماق دل بایستی قدردان و سپاسگزار این مرد عزیز باشند، مورد هجوم تبلیغاتی قرار میگیرند... حرف رسا و نافذ، منطق قوی و مستحکم هرجایی که باشد، آنجا را دشمن زود تشخیص میدهد، چون حسابگر است. دشمن آنجا را خوب میشناسد و به مقابلهاش میآید. با مرحوم شهید مطهری هم همینجوری برخورد کردند.»
#فرزند-محرمم