وقتی همه خوابیم . . .
ساعت 2 نصف شب که دیگر, گربه هم میان کوچهها پرسه نمیزند, جرئت دارید بروید داخل فضای مجازی تا ببینید در بزرگراه اطلاعاتی در ثانیه, چند وبلاگ فارسی به قول خودشان آپ و به قول ما بهروزرسانی میشود. آنوقت, در میان وبلاگها بهطور تصادفی باید ده یازدهتا را بازکنید تا متوجه شوید قصهی خواب خرگوشی که میگویند چیست؟ فکر نمیکنم به این سادگیها هم که شده آمار داد, امّا برخلاف ما که وقتی حتّی یک سی دی قرآنی تولید میکنیم, در 500 نقطهی مشهود و غیر مشهودش ذکر میکنیم که تکثیر آن شرعاً حرام است و ضمان شرعی دارد, روزانه دهها قالب مستهجن با تصاویر آنچنانی, مفت و رایگان بارنگهای جذاب و تصاویر شیطانی چشمنواز, تولید و در اختیار جوانها قرار میگیرد که در دل آن دل نوشته بنویسند. طبیعی است, وقتی کسی قالب وبلاگش زلف پریشان, بازو و پهلو فلان دختر خارجی با آن وضعیت خاص است, دیگر بخواهد هم نمیتواند از پروردگار و پیغمبر و سیدالشهدا (ع) بگوید. ناچار است از می و معشوق و کافه و ...سخن بگوید. گویی ظرفی است که مظروف خودش را تعیین میکند. اینها را میدانم و خود خفتهام, به یاد آن روز جمعهای افتادم که پیامک یکی از دوستانم مرا به خود آورد. برایم نوشته: «برای بسیاری از ما امام غایب بهتر از امام قائم است.» راست میگوید...حالا مدّتهاست که حال ایستادن ندارم. پاهایم به بد وزنههایی گرهخورده است. در این وضعیت سخن گفتن از امامی که غایب است, همکلاسش بالاتر است و هم مانند بعضیها وجاهت معنویِ «غیرسیاسی» میدهد. نه کاری دارد و نه مسئولیتی. نه آزمایشی دارد و نه جهادی و نه هزینهای.این همان چیزی است که من و خیلیها میخواهیم... غیبتی بدون قیام!